شهید سید فراهم اسدی

نام  :  سيدفراهم

نام خانوادگى : اسدى

نام پدر :  سید اسكندر

محل تولد : روستای آل هاشم عليا

تاريخ‌تولد : 9 / 5 / 1349

تاريخ شهادت  : 9 / 11 / 1365

محل شهادت : شلمچه

زندگينامه

شهيد سال 1349 در يک خانواده متدين در روستاي آل هاشم عليا از توابع بخش مرکزي خلخال ديده به جهان گشود .دوران ابتدائي خود را در زادگاهش به پايان رسانيد وپس از آن همراه خانواده اش به شهر خلخال مهاجرت نمود . در دوره راهنمائي ثبت نام کرد. شهيد ضمن تحصيل ،جهت پاسداري از دستاوردهاي انقلاب در پايگاه مقاومت شهيد محرم اسديان فعاليت چشمگيري داشت . وي درسال 65 از طريق بسيج با کاروان سپاهيان محمد (ص) به سوي جبهه شتا فت و سرانجام در تاريخ 14/11/65 در جبهه شلمچه پيشتاز حمله شد و پيکر جوانش آماج گلوله هاي خصم شد و به درجه رفيع شهادت نائل آمد .

وصيت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

"الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائزون" . سوره توبه، ى 20.

خدايا! اين بنده گناهكار كه بار خودم گناه است ،كه به سوى تو مى آيم. اميدوارم كه در اولين وهله مرا ببخشى و بار گناهان را از دوشم بردارى و مرا آزاد سازى، تا اينكه اين بنده گناهكار بتوانم در آخرت سعادتمند گردم.

وصيتم به برادران و خواهرانم اين است كه، راه مرا ادامه بدهند. راه من راه حق و راه پيامبران و امامان و ائمه معصومين و آن راهى كه خداوند فرموده بود، رفته ام و اميدوارم كه ادامه دهندگان راه من بوده باشيد . آن كارتان توانسته باشيد راه مرا ادامه داده باشيد . تنها وصيتم است است كه برادران وخواهران دينى ، فقط نمازها را بپا داريد و از نماز دست برنداريد چرا اين كه اين نماز است كه انسان را به سعادت مى رساند.

وصيتم به مادرم اين است كه مادرجان! در اولين فرصت از تو حلاليت مى طلبم ،كه تو خيلى زحمتها كشيده اى و مرا بزرگ كرده اى و در اين زمان من شما را خيلى آزرده خاطر كرده بودم و حالا اميدوارم كه مرا حلال كنيد.

وصيتى كه بر پدرم دارم اين است كه، اى پدر عزيزم ؛ شما هم مرا ببخشيد و حلال كنيد. وصيتى كه به شما دارم اين است كه برادران كوچكتر از خودم را بر نماز وادارى .آنان را چنان تربيت دهى كه اسلام آنها را قبول كند .ماها كه همين طور به دنيا آمده ايم و با بار گناه سنگين از دنيا مى رويم و اميدوارم كه شما آن برادرانم را چنان تربيت دهى كه خداوند آنها را قبول كند و نماز را بپا دارند كه پيامبران و امامان و همه ائمه معصومين همگى ما مسلمانان را به آن سفارش كرده اند بپا دارند و از فرمان آنان سرپيچى نفرماييد.

پدرم وصيت مى كنم كه ، در مصيبت كه نمى توان گفت زيرا كه من خودم گناهكار بودم و در داخل نعمتهاى خداوند غرق بودم نتوانسته ام انجام وظيفه نمايم و وظيفه خودم را در مقابل خدا انجام دهم و در اين موقع از دنيا مى روم و به جبهه حق عليه باطل مى شتابم، خيلى خوشحالم كه در اين جبهه از جان خود گذشتم كه زودتر بروم و از گناهانم كم باشد تا اينكه در آن دنيا كمتر در آتش بسوزم . وصيت مى كنم در مصيبت من كمتر عزادارى كنيد براى اين كه دلهايتان آرام گيرد . در روبروى دشمن گريه و زارى نكنيد ، براى اين كه ناراحتى شما موجب شادى دشمن خواهد شد.

در ضمن اين جانب شهيد سيد فراهم اسدى بر چند تن از دوستان خود كه آنان با من رئوف و مهربان بودند قرض داده بودند. از اين لحاظ وصيت مى كنم  اين پولى كه در داخل وصيت نامه است ، به آنها بدهيد. در اول به آقاى جمشيد رضازاده 90 تومان مقروض هستم و هم اين كه به آقاى انوش حيدرى 20 تومان و به آقاى رهبر ابراهيمى كه دوست در مدرسه بوديم، مقروض هستم آنها، را بدهيد.

ديگر عرضى ندارم.  والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته                      سيد فراهم اسدى2 / 10/65