شهید فی دین الله کاشفی

نام :  في دين الله

نام خانوادگي : كاشفي

نام پدر : عين‌اله

محل تولد : روستای برندق

تاريخ تولد:  1304/08/02

تاريخ شهادت:  62/12/11

محل شهادت:  جزيره مجنون

نوع عضويت:  پاسدار رسمي

زندگینامه

شهيد در دوم آبان ماه سال 1304  در یک خانواده مذهبي ومتعهد به اسلام چشم به جهان گشود ودر پيش ميرزاي آن زمان به فراگيري قران پرداخت .در حدود12-13 سالگي پدرش را از دست داد .بعد از 2 ماه مادرش را نيز از دست داد. ایشان با برادر وخواهر بزرگتر از خودش زندگي را پشت سر گذاشت ،تا اينكه به سن بلوغ رسيد وهمسری اختيار نمود كه ا ز ثمره اين ازدواج ،خداوند چند فرزند به نام هاي صفت الله، رسول، محمد، صباحت، به این زوج دادند . دو تا از فرزندانش به نامهاي رسول وصباحت در دوران كودكي در گذشتند .در حدود 6 ماهگي فرزند آخرش ترفه، همسرش نیز از دنيا رفت و سرپرستي فرزندان را به عهده گرفت.

بعد از مدتي زن ديگري را اختيار كرد كه از ثمره اين ازدواج خداوند دو فرزند ديگري به نام سميع اله وزهرا عطا فرمود. او با كشاورزي ودامداري وساير شغلها مشغول بوده وبا دسترنج خود امرار معاش مي نمود وبه زندگي بي الايش وبدون هر گونه تزيينات علاقه داشت ودر خانوده واجتماع با خوشرويي با مردم برخورد مي  كرد.

قبل از انقلاب به تقوا وپاكدامني واهل صلاه و قاري قران در روستا مشهور بود. تا اينكه در سال 1357 به رهبري امام خميني انقلاب به پيروزي رسيد يكي از مردان مبارز وانقلابي اين روستا بوده كه براي پيروزي انقلاب اسلامي از هيچ كوششي دريغ نداشت .در آن زمان عضو شوراي اسلامي برندق بود كه با درستكاري وتقوا انجام وظيفه مي نمود تا اينكه، صدام جنايتكار به تحريك ابرقدرتهاي شرق و غرب به كشور ايران حمله كرد .به محض اعلام آمادگي بسيج مردم از طرف رهبر انقلاب امام خميني، به فريادامام لبيك گفته وبه عضويت بسيج در آمدو با فرزند بزرگ خود به نام صفت الله كاشفي به جبهه ها شتافتند. با چند بار شركت در جبهه هاي جنگ ،فرزندش به لقا الله پيوست وشهيد شد. نه اينكه از شهادت فرزند وجگرگوشه اش ناراحت نبود بلكه، بسيار خوشحال بود وبر شهادت فرزندش در راه اسلام افتخار ميكرد .هميشه تكيه كلامش اين بود كه، خدايا ؛شكر كه لياقت آن را داشتيم كه فرزند خود را در راهت قرباني كنم. بعد از شهادت فرزند عزيزش چندين بار عازم جبهه ها شد تا اينكه، در عمليات خيبر جاوید الاثرگشت. بدين وسيله به ارزوي خود كه شهادت در راه اسلام وجلب رضاي ايزد متعال بود رسيد . خداوند روح كليه شهيدان را شاد وبه بازماندگانشان صبر عنايت فرمايد.

وصيت‌نامه

بسمه تعالى

با سلام و درود به حضور امام عصر ناموس دهر حجت بن الحسن عج منجى عالم و با سلام و درود گرم به حضور امام امت ،حسين زمان ،پير جماران، سرپرست خانواده محترم شهدا و با سلام و آرزوى پيروزى نهايى بر رزمندگان كفر ستيز جبهه هاى نور عليه ظلمت وصيتم را با چند كلمه گهربار از نايب بزرگوار حضرت مهدى امام امت آغاز مى كنم.

شما پيروزيد براى اين كه شهادت را در آغوش داريد.

اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد و نكند در جاهليت و نادانى بميريد كه حسين(ع) ،در ميدان نبرد شهيد شد. اى عزيزان نكند در جهل و جاهليت بميريد كه على(ع) در محراب عبادت شهيد شد. اى پدران و مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى توانيد جواب زينب را بدهيد كه تحمل 72 شهيد را نموده است.

همه شما مثل خاندان وهب فرزندانتان را به جبهه ها بفرستيد و حتى جسد او را هم نگيريد. زيرا مادر وهب فرمود: سرى را كه درراه خدا داده ام پس نخواهم گرفت.

برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد كه، بهترين درمان براى تسكين دردهاست.

سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد كه تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد. بنده هيچ قرضى به خدا ندارم. تمام تكليف الهى مثل خمس، زكات، نماز و روزه كه همه آنها را پرداخت نموده و به پايان رساندم. فقط 1 روز روزه در گردنم در ميان خودم و خدا هست.

خدا يار خمينى. نگهدار خمينى.

ضمنا يك‌سوم مال خودم را به خودم خرج نمايند.

راضيم در راه دين گردد سرم از تن جدا     من بميرم باك نيست اما بماند رهبرم

اميدوارم بچه‌هاى آينده انقلاب راه ما را ادامه دهند.