شهید سبحانعلی فرخی

نام : سبحانعلي

نام خانوادگي : فرخي

نام پدر : محبوب

محل تولد : روستای منامين

تاريخ تولد: 1338

تاريخ شهادت : 22 / 01 / 1362

نوع عضويت : بسيجي

محل شهادت : شرهاني

زندگينامه

شهيد درسال 1338 دريك خانواده مستضعف ودر روستاي منامین از توابع بخش خورش رستم چشم به دنيا گشود. در 7 سالگي راهي مدرسه شد. تا كلاس چهارم ابتدايي درس خواند وقبول شد اما به علت فقر مالي ترك تحصيل كرد ودر پايه دوم ابتدايي پدرش را از دست داد. وترك تحصيل كرد تا كمك مادرش در اوردن مخارج زندگي باشد.با هزاران مشقت ومشكلات بزرگ شد. هيچوقت دست از نماز وروزه نكشيد. يك فرد مومن ومتعهد بود ودر راه اسلام وقرآن وپاسداري از خاك كشور عزيزمان دفاع كرد ودر آخر به درجه رفيع شهادت رسيد.                                                      روحش شاد وراهش پر رهرو باد.

وصيت نامه

بسمه تعالي

انا لله وانا اليه راجعون               ما از خداهستيم وبه سوي او بازخواهيم گشت.

ما پيروزيم ،چون خداوند پشتيبان ماست. ما پيروزيم ، چون حسين سرور ما وامام زمان فرمانده ماست وچون پير جماران وامت شهيد پرور دعاگوي ما هستند.

با سپاس فراوان از خداوندمتعال كه نعمت هايش را بر ما ارزاني داشته است، كه من توانستم در جبهه حق عليه باطل شركت كنم.  به اين اميد كه بتوانم با سلاحم قلب صداميان را نشانه روم وبا خون ناچيز خود درخت اسلام را كه با خون شهيدان به خون خفته اسلام رنگين شده است پربارتر نمايمواين عمال حلقه به گوش آمريكا را كه عروسك ابر قدرتهاست به اين زوديها نابود كنيم.

اما مادرجان تنها سفارش من اين است كه اميدوارم با شهادت من دل سرد نشوي وبلكه افتخار كني وآن زحماتي كه برايم كشيدي اميدوارم حلالم كني.  اما آقاي مشهدي گردش مولايي با عرض معذرت چون خجالت مي كشم از شما وبه شما زحمت زيادي داده ام مرا حلال كنيد. اميدوارم همه زحمات را بزرگي خودت ببخشي.من سفارشاتم را در زير توضيح ميدهم كه بعد از من تو هستي وتا زمانيكه برادرم  از زندان آزاد شود واميدوارم كه آزادي برادرمن كليه اداره اهل خانواده من وزمين وتمام زندگاني وچيزي كه دارم تا آن موقع به عهده توست. آقاي مولايي ،وقتي كه پسر من بزرگ شد ويا مادرش تا موقعي كه در خانه من است واگر برود حق ندارد اموال پسر مرا ببرد ودرآن موقع تحويل برادرم دهيد وبعد از آن، بزرگ كردن آن به عهده برادرم است.   و اما آن دو تكه زميني كه دارم بعد از من بفروشيد وبه هر وجه كه شده با آن پول پسر مرا به مدرسه بفرستيد. تا درس بخواند وبراي اسلام مفيد باشد وادامه دهنده راه پدرش باشد. قرض هايي كه در انزلي دارم از جمله 5000ريال به صابر كاشي كار  و  4200ريال به محمد قلي پور  و3000ريال صمد قلي پور  و 3800ريال مامايم  و2000ريال دايي حفظ الله وبعد پول بانك را كه خودت بهتر ميداني. ديگر عرضي ندارم.

بسمه تعالي

همسر با وفايم در زندگي خوشي داشتيم وبدي داشتيم بالاخره من اين راه را بر گرفتم. اميدوارم تمام خوبي ها وبدي هاي مرا ببخشي . اميدوارم آن امانتي كه در پيش تو دارم از او خوب مراقبت كني وبه او درس اسلام وقرآن بدهي .والسلام.

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار        از عمر ما بكاه وبر عمر رهبر افزاي

اين چند قطعه شعر را در مراسم عزاداري ام بخوانيد.

بودي پياميم جان اوسته باجيما قارداشيما

من گديرم ولي سوز بشلاميون سنگريمي.

ساخليون گوزلروز اوسته قوجالان رهبروزي

دوره مي دوشمن آليپدي

پاره پاره بدنيم گلمثه شايد وطنه

بيركسيم يوخدي اقلا قازا بير قبري منه

يوزمين پيكرمه  تركش خمپاره دييپ

من گلنده آنامن عشقمي تصديق ايلدون

بالووا آرزوي عزت توفيق اتدون

بدرقه وقتي جهاده مني تشويق اتدون

منه كشف اولسا شهيد اولماقيم اي بيكس آنا

افتخاريله اوزون قاره علم وير قاپو وا

چاغر همسايه لري اوغلو وا قيل بزم عزا

منه قران اوخييب روحمي سن شاد ايله

بزم ماتم ده حسينين غميني ياد ايله

سبحانعلي فرخي   62/1/11