شهید خیر ا... نظری

نام : خيرا...

نام خانوادگي : نظري

نام  پدر : ببراله

محل توّلد : روستای گورانسراب

تاريخ تولد: 1345

تاريخ شهادت : 25 / 11 / 1364

محل شهادت : محور  فاو ـ بصره

نوع عضويت : بسيجي

زندگينامه

شهيد در سال 1345 در يک خانواده مستضعف  ومذهبي در روستاي گورانسراب بخش  مرکزي خلخال  پا به عرصه هستي نهاد .تحصيلات ابتدائي خود را  در زادگاهش بپايان رسانيد .تحصيلات  راهنمائي  را در شهر خلخال  به اتمام رساند .با پيروزي انقلاب اسلامي  به فعاليت  خود افزود ودر کنار  ساير برادران  اقدام به تشکيل  انجمن اسلامي وپايگاه مقاومت نمودند .  بعد از اتمام سال دوم نظري عازم جبهه ها گرديد.  ضمن ادامه تحصيل در عمليات های بدر،  خيبر ، والفجر مقدماتي وکردستان  شرکت نمود . در سال 64 موفق به اخذ ديپلم شد ودر رشته علوم سياسي دانشگاه قبول شد . چون قبولي اش  مصادف با شروع عمليات والفجر 8 بود رفتن به جبهه را بر رفتن به دانشگاه  ترجيح  داد و سرانجام  در منطقه فاو به جمع شهيدان پيوست.

وصيتنامه

با سلام بر شهيدان و بر امام امت و تمام مومنين و صابرين

و با سلام بر شما پدران بزرگوار كه مانند حسين(ع) فرزندانتان را به جبهه‌هاى جنگ فرستاده‌ايد و من هم مطمئن در اينجا بر عليه دشمن مى‌جنگم يادم هست كه شما چندين بار به من گفتيد كه من راضى هستم به جبهه برويد و مانع رفتن شما نيستم و اين خود براى من نقطه اميد بود و هميشه قوت قلب من. اما پدر عزيز و بزرگوارم، من در مدت عمر خودم به شما زياد اذيت كرده‌ام و از حرف شما سرپيچى كرده‌ام حق شما برگردن من زياد است كه من هرگز آن را ادا نكرده‌ام و با شما خيلى موقع با تندى حرف زده‌ام . پدر عزيزم اكنون اقرار مى‌كنم و قبول مى‌كنم كه گنهكارم خوب چاره‌اى ندارم يا بايد طعم دوزخ را كه دوام ندارم، آن را ببينم يا بايد مرا حلال كنيد و مادرم هم همچنين. من قدر زحمتهاى شما را اكنون مى‌دانم من كه تا امروز براى شما حقى ادا نكرده‌ام ولى به خون شهدا شما را قسم مى‌دهم من گنهكار را حلال كنيد كه در آخرت روسفيد باشيد . خواهش مى‌كنم مرا حلال كنيد و از خدا هم بخواهيد مرا عفو كند و از گناهان من بگذرد. پدرم مبادا در شهادت من زياد ناراحت باشيد محكم و استوار باشيد . مادرم، برادرانم و خواهرانم را بگوئيد تمام واجبات را به جاى آورند و نماز را اصلا قضا نكنند و مرا حلال كنند و دعاگوى امام و اسلام و رزمندگان باشند و هميشه به فكر خدا و رضايت خدا باشند . پدر بزرگوارم مبادا از دولت انتظار كمك كردن به شما داشته باشيد.  البته اگر پول يا چيزى دادند قبول كنيد . ولى مخصوصا به مادر بگوئيد و به خواهرانم بگوئيد و به فاميلان بگوئيد هيچ موقع از مردم و همسايه‌ها و ديگران انتظار احترام گذاشتن به آنها را نداشته باشند . پدر همه شما باوقار باشيد به عنوان پدر شهيد هيچ چيز را قبول نكنيد و مواظب ايمان خود باشيد  .اصلا به حرف شايعه‌سازان و دنيا دوستان گوش ندهيد . روحيه خود را حفظ كنيد. پشتيبان امام و اسلام باشيد . زياد به فكر دنيا نباشيد.برادرانم را براى اسلام بزرگ كنيد. آمادگى خود را براى دادن تمام فرزندان خود در راه اسلام اعلام كنيد و بدانيد كه همه آنها بايد در راه اسلام از دنيا بروند. مادرم مبادا با زنان ديگر صحبت به ميان آوريد يا ناراحت باشيد كه من آرزوى شهادت را داشتم و به آن رسيدم آرزوى دنيوى ندارم و نداشتم من زنده هستم و نمرده‌ام . مادرم ديگران و هيچكس را ناراحت نكنيد مانند زينب از اسلام و انقلاب پشتيبانى كنيد و مرا حلال كنيد.

اما پدر عزيز من دقيقا نمى‌دانم ولى در حدود يكسال و نيم (5/1) نماز من كلا قضا رفته است .حدود يك ماه سى روز روزه من تابحال قضا شده است و آن 1 ماه و يكسال و نيم را پول بدهيد از حق من به كسى و آنها را حتما به جاى آوريد كه امام حسين(ع) روز قيامت شفيع شما باشد و حتما آن را به جاى آوريد . دوباره مى‌گويم كه احترام خود را حفظ كنيد و بدانيد شما خانواده‌اى بزرگ هستيد و امام زمان(عج) اعمال شما را هميشه مى‌بيند و خود را بزرگ بدانيد و اينها را به خواهران و مادرم هم مى‌گويم باوقار باشيد و به حرف هيچ‌كس هم گوش ندهيد حتما باوقار باشيد و حلال كنيد مرا.

هنگام اعزام به حمله 17/11/64 ساعت 30/5 جنوب آبادان رودخانه بهمنشير

خداحافظ تا ابد

روحش شاد  وراهشي مستدام باد .