شهید اروجعلی نصیرزاده هشجین

نام : اروجعلی

نام خاموادگی : نصیر زاده هشجین

نام پدر :  قربانعلي

تاریخ تولد : 02 / 01 / 1340

تاريخ شهادت : 17 / 09 / 60

محل شهادت : دزفول

زندگينامه

شهيد اروجعلي نصيرزاده هشجين در دوم فروردين 1340 در بخش  خورش رستم خلخال چشم به دنيا  گشود. ودر يك خانواده متوسط اهل تسنن پرورش يافت. واز اوان كودكي بچه ساكت ومودبي بود ودر سن 7سالگي  براي تحصيل راهي مدرسه شد. تااينكه به علت وضع نا مطلوب  مالي بعد از اينكه پنجم  ابتدايي راپشت سر گذاشت وادامه نداد. وبراي كار به تهراه رفت ودر انجا در يك  چلوكبابي به كار مشغول شد. تا بدين طريق كمك حال پدرش باشد وبه خانه وخانواده اش سامان بخشد. تا رفتن به خدمت سربازي در آنجا كار كرد. پدر شهيد ميگفت: اگر او نبود وضع مالي ما خيلي بدتر از قبل مي شد كه بود. در اوايل انقلاب به خدمت سربازي رفت..نامبرده خيلي متين وساكت وكم حرف بود وهر موقع پول داشت به پدرش مي داد واميد پدرش بود. به خانواده اش هميشه ترحم داشت. يار ومددكار اهل خانواده بود. ودر موقع بازگشت از كار ومسافرت ، سوغات براي خانواده اش مي آورد تا با آن همه فقر واستضعاف مالي خانواده خود را خوشحال كند.شهيد در دوران انقلاب فعاليت ميكرد و در تظاهرات فعالانه شركت مي كرد. وخيلي شجاع  بود به طوري كه از نامه هايي كه در ارتش "سياسي- ايدئولوژي "  براي خانواده اش نوشته شده هميشه  از شجاعت وبي باكي ايشان سخن رفته است.

پدر شهيد مي گويد :

يگان اعزام کننده شهيد ارتش مي باشد و يک بار به جبهه اعزام شده است و مدت حضور ايشان در جبهه 3 سال مي باشد شهيد قبل از شهادت مجروح نشده است .

وصيت نامه

بسمه تعالي

با درود فراوان به امام زمان ونائب بر حقش امام خميني وسلام ودرود برشهيداني كه در راه خدا   از جان خود گذشته اند.   من اگاهانه شهادت را انتخاب كرده وبه مرگ در رخت خواب پشت  كرده وخونين به ديدار خدا رفتن را انتخاب كرده ام. اين راهي كه من انتخاب كردم  راهي است كه سالار شهيدان   اين راه را انتخاب كرده واز پيروان او هستيم . وبايد اين راه را برويم. خدا را شكر كه اين نعمت را براي ما كرامت نمود. ووجود شخصيتي بي نظير  همچون امام خميني بين ملت ما ظاهر فرمود. واين بزرگترين عنايتي  بود كه  خداوند عالم  به ما كرامت فرموده است. ما آنقدر در درياي خون خود شناور ميشويم تا بالاخره به ساحل دريا برسيم تا به قله پيروزي برسيم وبراي رسيدن به پيروزي از شهادت هراسي نداريم. مادر مهربانم فرزندت را ه خودش را خيلي خوب پيدا كرد. ودر اين راه قدم گذاشت. مادرم وپدرم صبر كنيد كه بعد از ان نوبت پيروزي است. وبار ديگر تكرار ميكنم كه براي من گريه نكنيد. تنها وصيت من اين است كه به اسلام راستين معتقد باشيد ودست از ياري رهبر عزيزمان خميني بت شكن برنداريد. به دين اسلام خدمت كنيد. نگذاريد خون شهيدان اسلام  پايمال شود از خون آنها دفاع كنيد.  مرا هميشه در ياد داشته باشيدوبرايم طلب آمرزش كنيد . وبه فرزندانتان بگوييد كه آزاد زندگي كنند. وبخل وحسد را از خوددور كنند وبر نفس خود غلبه كنند.

اي انقلاب عزيز ما        سيراب شو از خون          به ايستادگي ات ادامه بده

بجوشيد واز خون ما به تداوم انقلاب  ادامه دهيد. اي اسلاميان بخروشيد.

اي مهدي عزيز اي منجي عالم تورا به جان مادرت زهرا تورا به جان ناله هاي نيمه شب علي وتو را به ناله هاي يتيمان شهيدان انقلاب اسلامي قسمت ميدهم از خدا بخواه كه هر چه زودتر با شمشير اخته ات دشمنان اسلام ومسلمين واشغالگران  غاصب بي دين را از صفحه روزگار بر انداز   .      در مورخه 7/9/1360         اروجعلي نصير زاده