شهید آدم مرادی

نام : آدم

نام خانوادگي : مرادي

محل تولد : خانقاه بفراجردخلخال

تاريخ تولد : 1347

نوع عضويت :بسيجي

تاريخ شهادت: 28 / 3 / 64

محل شهادت: پيرانشهر

زندگينامه

متولد 1347 در روستاي خانقاه بفراجرد كه دوران تحصيل ابتدايي را در خود روستا  مشغول به تحصيل بوده  و در سال اول راهنمايي به شهر خلخال عزيمت نموده  مشغول به تحصيل شد  که درميان تحصيل چندين بار به جبهه اعزام گرديد . دوران تحصيلي راهنمايي را تمام نموده بود که برای پنجمين بار عازم جبهه های حق علیه باطل شد و بعد از يک ماه به درجه رفیع شهادت نائل آمد

وصيت نامه

به نام خدا پاسدار حرمت خون شهيدان

با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران امام امت خمينى بت شكن و با سلام به رزمندگان پرشور و غيور اسلام و شهيدان به خون خفته اسلام و با درود بيكران به رهبر آزادگان حسين بن على(ع) كه در راه دين خدا دست بيعت به ابرجنايتكاران و مزدوران زمان خود نداد و درس شهادت و آزادگى به انسانها آموخت و آموزش اين روش با خون  وپيام بود كه مقدمه درسش گذشتن از تمام عزيزان و نورچشمان خود كه حتى با مظلوميت از طفل شش ماهه اش گذشت و از ديار خود به كربلا هجرت كرد تا فلسفه قيام و هجرت را به مردم بفهماند و از اين دو شهادت را با آغوش باز قبول كرد و زير بار ذلت نرفت زيرا دين احتياج به خون داشت و اگر لكه اى بر دامن دين زده شود تنها با خون مى شود پاك نموده و بنابر اين براى رشد دين بايد خون داد خونى كه توام با پيام باشد.

و سلام بى پايان به امام امت كه دين مبين اسلام را پس از چندين سال كه توسط پادشاهان مزدور و جنايتكاران بيگانه از بين رفته بود به ايران عزيز ارمغان آوردند و درس شهادت و ايثار و از خودگذشتگى به جوانان پر فتوح ايران آموخت و اعلام كرد آمريكا و ابرقدرتهاى شرق و غرب هيچ غلطى نمى توانند بكنند.

و سپاس و ستايش خداوند را كه به من توفيق شركت در جبهه هاى اسلام و قرآن نصيبم كرد تا بتوانم آنچه خودش به من عطا كرده بود بر طبق اخلاص بگذارم.

اما وصيتى چند به مادرم و برادرانم و به دوستان خود دارم كه اميدوارم با بزرگى و شرف و عزت خودشان از كوتاهى و تقصيرات من بگذرند.

ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.

گمان نكنيد آنهايى كه در راه خدا شهيد شده اند مرده اند بلكه زنده هستند و در نزد خدا مغتنم مى باشند.

بنام كسى كه هستى را آفريده بنام مهربانان و بنام خدايى كه جان مى دهد و جان مى ستاند من سخنم را با نام او آغاز مى كنم و اين آخرين پيام من است به تمامى عزيزانم كه مرا مى شناسند و به كسانى كه مرا دريافتند و مرا به عقل خود ديوانه نپنداشتند مى خواهم با پدرم كه براى او فرزند خوبى نبودم سخن بگويم پدرى كه تمامى عمرش را به خاطر من رنج و زحمت كشيد تا مرا بزرگ كند نتيجه زحمتهاى او بود كه مرا به منزل عاشقان كربلا و حسين(ع) فرستاد و من اين عشق را كه الله است به او مديونم.

مادرجان براى من در انظار مردم گريه نكنيد . مومن آن است  كه غم خود را در جگر خود و در دل خود بسوزاند ولى هميشه شادى در رويش باشد.

مادرم اين شهادت هديه اى الهى است كه از جانب خداوند تبارك و تعالى براى آن كسانى كه لايق هستند مى رسد . اين شهادتهاست كه باعث مى شود احكام اسلام و انقلاب پيشرفت كند. باز مى خواهم با مادرم كه هيچ وقت به او خوبى نكردم و خيلى به رنج و زحمتش انداختم سخن بگويم.

اى مادرجان! اى كسى كه شيره جانت را به من دادى و عمرت را در كنار من سپرى كردى حالا اين حاصل عمر تو بود كه مرا به آنچه كه مى خواستم رساند و آخرين كلام اين است كه مرا حلال كنى و شيرت را بر من حلال گردانى و اين تويى كه در روز رستاخيز بايد مرا شفات كنى و از 40 نفر مومن و مسلمان شفاعت مرا بگيرى چون حديث است كه مى گويند اگر 40 نفر مسلمان پشت سر يك فوت شده بگويند كه خوب بود آن مرده در بهشت است.

مادرجان هر چه مى توانيد از مردم شفاعت مرا بگيريد و از فاميلها بخواهيد مرا حلال كنند و هر بدى از ما ديدند ببخشند چون من به آنها نتوانستم خوبى بكنم چون سعادت آن را پيدا نكرده بودم من براى اين به جبهه آمدم چون براى رسيدن به آرمان خويش از شط خون بايد گذشت كه وظيفه الهى است كه براى خدا و خلق خدا خدمتى كرده باشم و وظيفه هر مسلمان است كه در راه خدا به خلق خدمت كند. ممكن است مرگ در حالت عادى و هر موقع كه بشود به سراغ انسان بيايد پس چه بهتر است كه انسان در راه خدا بجنگد و شهيد بشود همانطورى كه حضرت محمد(ص) مى فرمايد: مرگ ارمغان است براى مومن از طرف خدا مى آيد و به كسانى كه لايق هستند و امروزه اسلام و مردم به اين رقم مرگها كه از جانب خدا مى آيد افتخار مى كند آن هم شهيد شدن در جوار ائمه(ع) مذهب كه ما مسلمانان مى خواهيم انسانى عادل و كامل به تمام معنى بسازد و همانطور كه در قرآن آمده است «الا بذكر الله تطمئن القلوب» همانا با ياد خدا دلها آرامش مى يابد. هميشه به ياد خدا باشيد و در راه خدا حركت كنيد كه به هدف بزرگ كه مى خواهيم برسيم و همانطورى كه در نهج البلاغه آمده است: «اكرم الموت القنل فى سبيل الله» شرافتمندانه ترين مرگها شهادت است.

وصيت مى كنم شما را كه دنبال رو آيه شريفه «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم» باشيد و ما بين نمازهايتان امام را دعا كنيد كه با دعاهاى شما است كه اين انقلاب پيروز مى شود.

در پايان حرفهايم چيزى يادم آمده كه مى گويم و باز وصيت مى كنم برادران و خواهران از شما مى خواهم نماز خود و عبادت خود را بر پاى داريد و در مسجدها و در نمازجماعت ها و نمازجمعه ها شركت كرده و مرا حلال كرده و دعا كنيد و مرا هم شفاعت نماييد « وقضى ربك الا تعبدوا الا اياه» فرمان خدا بران رفته كه جز او را نپرستيد.

دوستانم! برويد سراغ نماز كه ستون دين است همانطورى كه حضرت على(ع) مى فرمايد كه (بين كفر و ايمان هيچ چيز نيست جز نماز) ارزش نماز را بدانيد. نماز را سبك نشماريد . نمازرا به جماعت بخوانيد .

خواهران و برادران اين حقيقتى است كه همه ما دير يا زود بايد برويم ولى وسيله رفتنها فرق مى كند . پس بگذاريد آدمى بهترين راه را كه شهادت مى باشد انتخاب كند و به لقاءالله بپيوندد.

برادرم و مادرم دوست دارم اگر در ميدان نبرد كشته شدم مانند ديگر شهدا با همين لباس رزم به خاك بسپاريد و اگر در ميدان نبرد كشته نشدم و زخمى شدم و به بيمارستان يا به جاى ديگر دور از ميدان رزم كشته شدم در روى كفنم اسم خدا را با پارچه اى ببنديد كه همه بدانند در آن دنيا به غير از خدا و ائمه هيچ كسى ندارم و به خاطر خدا جنگ كردم و شهيد شدم.

آرى برادر و مادر و خواهر و برادران من در جبهه جنگ مى رزمم تا مجلس شوراى اسلامى تا دولتم تا ملتم بتوانند براى اسلام خدمت كنند. اگر انشاءالله شهيد شدم و جسدم را آوردند و مجلس ختمى برايم گرفتيد دوست ندارم فئودالها و سرمايه داران در مجلس ختم من شركت كنند. زيرا من براى ريشه‌كن كردن ظلم و استقرار حكومت عدل على را پيشه كردم.

در آخر از همه خواهران و برادران دينى خود طلب آمرزش دارم و همچنين از برادرم و مادرم طلب آمرزش دارم.

خدانگهدارتان

آدم مرادى