(فريادي از گور)

گوش كن اي سنگ مرقد

گوش كن اي خاك نمناك

باتوام اي جيرجيرك خاموش باش

با توام اي گژدم سنگي سرا پا گوش باش

موش كور اي آنكه سوراخي به گورم باز كردي

هم تو اي عقرب كه با من زندگي آغاز كردي

هم تواي افعي كه از سوراخ موش

بر حريم گور من لغزيده اي

سوسماران، مورها، خرخاكيان

كرم خاكي ها چرا ساكت شديد!

هان، كف زنيد، هورا كشيد

شاعري آزاده مي خواهد سخنراني كند

ديگر اينجا صحبت از آزادگي است

ني خبر از بندگي و بردگي است

در جهان زندها، برده ها و بندها

مهر خاموشي به لبهايم زدند

دستبند آهنين بر دستها

كنده‌ی آهن به پاهايم زدند

آن جهان زنده ها يك مركز بيداد بود

كارها در دست يك شياد بود

وه چه مي گويم خدايا راستي جلاد بود

او بجاي خود ولي

ما كه يعني بنده ها

و آن دروغين زنده ها

اين يكي از تيشه جلاد، پيگر غرقه خون

و آن دگر را صحبت از شيرين و از فرهاد بود

درسر هر كوي و برزن

در بن هر غر تاريك

آه بود و ناله بود و شيون و فرياد بود

آي حضار گرامي آي ياران عزيز

سرنوشت ما بدست غول استبداد بود

آفرين برمن سخنراني عجيم

خوب شد عالي

چه عالي گفته شاعر:

چون سخن از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند

جيرجيرك ابراز احساسات كرد

زآنطرف هم موش زرد

شد بلند از هر طرف                               هاي هوي مرده باد

مرده باد اين شاعر ارزنده يارب مرده باد

آري اينجا ننگ و نفرين است حرف زنده باد

هان! چرا ساكت شدي؟

بازگو، بهتر بگو، گفتني ها را بگو

از چه ميترسي بگو، زود شو سستي مكن در كار خود

ول مكن دنباله گفتار خود

تحت تاثير كلامت رفته اند

خود نگفتي ديگر اينجا صحبت از آزاد گيست

كوكمانو؟كو مسلسل؟كو پليس؟

كو غلام خانه زاد و كو وزير كاسه ليس؟

بازگو، بهتر بگو، گفتني ها را بگو، از چه مي ترسي بگو

آي حضر گرامي آي ياران عزيز

در جهان زنده ها، مرده ها و بنده ها بلبشوئي بود برپا

ظلم بي حد حكم فرما

شاه فاسد، شحنه فاسق، دزد قاضي، فتنه فايق

آتش بيداد بر بود و نبود ما زدند

فرخي را بخيه برلبها زدند

بر هدايت تهمت بي جا زدند

عشقي شوريده را با تير آتش را زدند

آن جهان زنده ها يك مركز بيداد بود

سر نوشت ما بدست غول استبداد بود

چون سخن اينجا رسيد، جيرجيرك هورا كشيد

شد بلند ازهر طرف هاي و هوي مرده باد

مرده باد اين شاعر ارزنده يارب مرده باد

آري اينجا ننگ و نفرين است حرف زنده باد

شعری از جهانشاه خدیوی روزنامه نگار و شاعر فقید خلخال که شرح حال و بیوگرافی مختصر ایشان در قسمت مشاهیر خلخال قید شده است

بازگشت