معرفی اجمالی شهرستان خلخال

شهرستان خلخال یک منطقه کوهستانی با طبیعتی بکر و بسیار زیباست که در جنوب استان اردبیل واقع شده است و مرکز آن شهر خلخال یا هروآباد است .

این شهرستان با دارا بودن 85 در صد از جنگلهای استان اردبیل از طرف شمال به شهرستان کوثر ، از شرق به استان گیلان ، از جنوب به استان زنجان و از غرب به شهرستان میانه  آذربایجان شرقی حدود می شود .

 

ادامه معرفی خلخال  ...

درباره وبسایت خلخالیم

وب سایت شخصی "خلخالیم" ( کلمه ترکی به معنی خلخال من ) بعنوان اولین وب سایت جامع شهرستان خلخال با رویکرد فرهنگی ، هنری ، اجتماعی ، از تاریخ 8 / 8 / 88 ( سالروز ولادت با سعادت امام هشتم ) افتتاح و کار خود را شروع کرده است .

این وبسایت در سایت ساماندهی پایگاههای اینترنتی ایران ، متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت گردیده و تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران می باشد .
وب سایت خلخالیم یک نشریه الکترونیکی است که متعلق به همه خلخالیهای دنیاست از دورترین روستاهای خلخال گرفته تا خلخالیهای خارج از کشور .

>> ادامه ...

از اینکه ما رو همراهی میکنید خوشحالیم و بینهایت از شما ممنونیم

تماس با ما

برای کامل تر و پر بار تر شدن سایت بی شک مشارکت شما همشهریان و دوستان عزیز  ضروری و لازم است . برای ارسال مطالب و یا برقراری ارتباط از اطلاعات زیر استفاده نمایید :
ایمیل  :  Info@khalkhalim.com  و  Masoud@khalkhalim.com
شماره موبایل : 09381687314

شماره تماس ثابت : 32420202 - 045

آدرس : خلخال - خیابان شهید بهشتی - ابتدای خیابان شهید مطهری

مدیریت سایت خلخالیم : مسعود شیرعلی پور

عضویت در سایت خلخالیم

از تمامی شهروندان عزیز خلخالی دعوت می کنیم با درج نام و نام خانوادگی خود اقدام به ثبت نام در سایت نمایند .

همچنین افرادی که مایل به همکاری با سایت هستند ، نوع کاربری آنها بعدا و با هماهنگی مدیریت سایت قابل ارتقاء بوده و امکان درج مطلب در سایت را خواهند داشت .

چنانچه به هر دلیلی گذرواژه خود را فراموش کردید , برای فعال سازی آن از لینکهای "بازیابی گذرواژه" یا "بازیابی شناسه" که در زیر فرم ثبت نام درج شده استفاده نمایید و یا بصورت دستی برای مدیریت سایت ایمیل ارسال نمائید

لازم به ذکر است که مشخصات شما نزد مدیریت سایت محفوظ خواهد بود


برای عضویت در سایت لطفا کلیک کنید ...

  • اخبار پایین صفحه
  • صفحه اصلی
  • فید خبرخوان
  • همه پایگاههای وب خلخال
  • جستجوگر ویژه

http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat3/khalkhalkala.gif

http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat3/banner-amagol-gif.gif



http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat2/h_zendan1.jpg

آخرین اخبار و اطلاعیه ها

Home شعرای خلخال غمگین ــ امامیار ( شاعر )
غمگین ــ امامیار ( شاعر ) مشاهده در قالب PDF چاپ فرستادن به ایمیل
شعرای خلخال

 

كربلائي اماميار شقاقي شاطرانلو «غمگين»

شاعر قرن سيزدهم و چهاردهم هـ.ق ساكن مصطفي لو شهرستان خلخال

 

نام مباركش كربلائي اماميار شقاقي شاطرانلو متخلص به «غمگين» است كه در سال 1226 (هـ.ق) مطابق با 1185 (هـ.ش) در روستاي «اوط عليا» معروف به « مصطفي لو» از توابع شهرستان خلخال در دامنه سلسله جبال البرز از پدري روحاني به نام« ملا رمضان» و مادري به نام « فاطمه» متولد شد

مرحوم دهخدا در لغت‌نامه اش به نقل از كتاب«جغرافياي سياسي كيهان،صفحه 108» آوره كه:«شاطرانلو نام يكي از ايلات ساكن اطراف خلخال است كه هزار خانوار دارد. ييلاق و قشلاق ندارند، زبان افراد ايل كردي است ( كه در چندين روستا ساكن‌اند )  عده‌اي از آنان مهاجرت كرده، در اطراف قوچان سكني گزيده‌اند. در حالي كه ييلاق و قشلاق داشته و هنوز هم دارند».

مرحوم غمگين عمر نسبتاً طولاني داشته و پس از 100 سال عمر پر بركت در سال 1329(هـ.ق) مطابق با سال 1285(هـ.ش) دار فاني را وداع گفته و در جوار مرقد مطهر سيد دانيال( فرزند امام موسي كاظم) در روستاي خانقاه سادات واقع در پنج كيلومتري شهر خلخال احتمالاً بنا به وصيت خود، مدفون است.

دوران زندگي ايشان مطابق با اواخر عصر قاجار است كه از نظر تاريخي يكي از تاريكترين دوران تاريخ ايران است به گونه‌اي كه خبري از عمران و آبادي و پيشرفت و ترقي نيست. نه راهي و امكاناتي و نه آن چنان كتاب و كتابخانه اي بوده است و مردم به طور پراكنده و به صورت ايلي و قبيله اي زندگي مي كردند و هر ايل و قبيله اي زير نظر خان و اربابي زندگي دهشت باري داشتند. وضع اقتصادي بسيار آشفته و نتيجه دامداري و كشاورزي مردم را خانان و اربابان مي بردند و آنچه باقي مي ماند فقر بود و فلاكت و طوفان طاعون و وبا و مرگ تدريجي فقرا. نه فريادي و نه خروشي و جهل و ناداني و بيسوادي بيداد مي‌كرد.

تنها چيزي كه در آن عهد ، بارقه‌هاي اميد به زندگي و آينده و آگاهي مردم روستاها در آن مي‌درخشيد، وجود ايمان و اعتقاد قلبي مردم و مكتب خانه‌هاي محلي بود كه بچه‌ها در اوقات بيكاري و فصولي از سال در آنجا گرد هم مي‌آمدند و با هزينه خود اوليا، درس قرآن و احكام و كتاب نصاب الصبيان و گلستان و تاريخ معجم و ديگر كتب را  به فراخور حال خود و ملاي مكتب خانه مي‌خواندند.

غمگين در يك خانواده روحاني چشم به جهان گشور و زير نظر پدرش مرحوم ملا رمضان تربيت يافت و با قرآن و معارف ديني مانوس شد. آن گونه كه مشهور و معروف است ملا رمضان علاوه بر اطلاعات وسيع در حوزه علوم ديني و معارف و فقه، در عرفان نيز يد طولا داشته و از اين لحاظ داراي كرامات بوده، در بين خاص و عام از محبوبيت و احترامي خاص برخوردار بوده است. مردم در مسائل گوناگون بديشان رجوع مي كردند و ايشان با سعه صدر مشكلات و سوالات ديني را حل كرده، آنان را راهنمايي مي‌كردند. حتي خوانين و روساي قوم نيز براي شخصيت ايشان در ملا عام احترام خاص قائل بودند. مسلماً فرزندي كه در چنين محيطي متولد و رشد و نمو كند آينده او جز ثمر كلمه طيبه نخواهد بود.

نشانه هاي نبوغ و ايمان از ايام كودكي ملا غمگين يكي پس از ديگري در زندگي ايشان نمايان مي‌شود . مادر غمگين در ييلاق اوط عليا« قبله بلاغي» نزديكيهاي صبح متوجه مي‌شود كه فرزند دو ساله اش نوحه سرايي مي كند. وقتي پدرش متوجه اين قضيه مي‌شود گاوي را براي ايشان قرباني مي‌كند.

پر واضح است در محيط آنروز خلخال و حوالي آن در مكتب خانه ها شعر و شاعري آموزش داده نمي‌شد . آنچه امروزه در بين اغلب آشنايان معروف و مشهور است و خود غمگين در صفحات 43، 81 ، 136 ، 162 ، 165 ، 168 ، 185 ، 200 ، 328 ديوان خودش نيز بدان تصريح نموده‌اند، قضيه شعر و نوحه سرايي ايشان در سايه تلاش و كسب و آموزش و مطالعه نيست بلكه فيضي است كه اين كودك هنگام يك صبح پر بركت قدح مي از دست مبارك سر حلقه عارفان مولاي متقيان حضرت علي (ع) اخذ كرده و مي‌نوشد.

ياران يتيشدي فيضه بو طبعون هزاره سي

آسان تاپولدي دردمون عالمده چاره سي

اولدي سبب بو عزتيمه طاعت سحور

سالدي شعاع قلبيمه صبحون ستاره سي

يعني ساليندي خلعت شاهانه كتفيمه

تا يتدي حيدرون منه رحمت نظاره سي

بير جام مي الينده منه قيلدي مرحمت

ايچدوم دوشوبدي جانيمه عشقون شراره سي

مخمور مي ايدنده مني اول شه نجف

اولدي مصائب شهدادن اشاره سي

 

و با نوشيدن اين مي، ملا غمگين ، غمگيني ديگر مي‌شود و مانند خيلي از عرفاي ديگر مثل، عطار ، مولوي، عراقي و ... قدم به وادي ديگر مي گذارد با اين فرق كه غمگين در صغر سن و ديگران در كبر سن.

از آن پس به زهد و عبادت مي‌پردازد و نتايج اين فيض ازلي كه به صورت لدني، عالم درون غمگين را پر كرده ، به صورت درّهاي ثمين در قالب مدح و مراثي ائمه اطهار (ع) بيرون مي‌ريزد و خود نيز بعد از پدرش مانند اسلاف خود مكتب و تدريس قرآن و علوم ديني و نشر و بسط معارف اسلامي خصوصاً شيعي را گرم نگه مي‌دارد و پويندگان تشنه را سيراب مي‌گرداند. كه همه تراوشات قلمي ايشان حول محور كربلاي معلا و مصائب ائمه اطهار(ع) دور مي‌زند. البته زندگاني غمگين در ميان پرده هاي ابهام مانده بود تا اينكه نوة ايشان حامد بارها در خواب با غمگين ارتباط پيدا كرده و غمگين جاي آثار خود بديشان گفته و اطلاعاتي در مورد سن وفات و تاريخ فيض به ايشان داده است و بعدها وقتي آثاري از ايشان پيدا مي‌شود با آن اطلاعات مطابق مي‌كند.


خصوصيات اخلاقي

همانگونه كه اشاره شد ملا غمگين مردي بود ساده و دور از تكلف ، قانع و بي آلايش ساكت و آرام كه مدام در سفر روحاني و معنوي بود و خود را جليس و محشور با ائمه (ع) مي ديد و با آنان زندگي مي‌كرد و مصائب و گفتار و كردار آنان را بعينه مي‌ديد، در خواب و بيداري با آنان بوده و متكايي داشته با طول يك متر از پر قو و مدام بدان تكيه مي‌داده و اغلب اوقات در روي آن دراز مي‌كشيده و به خواب مي‌رفته است. گهگاهي از خواب سراسيمه و مضطرب بيدار مي‌شده و آهي مي‌كشيده و دست به قلم مي‌برده و آنچه را كه در عالم معني از مصائب اهل بيت ديده بود، به رشته تحرير در مي‌آورده است و گاهي خانمش معترض اين سراسيمگي و آشفتگي حال او مي‌شده و در پاسخش مي‌گفت چيزي را كه من مي‌بينم شما نمي‌بينيد و اگر مي ديديد و يا مي‌دانستيد شما هم حال بهتر از من نداشتيد.

به هر حال از مكتب خانه آنچنان مطالعات نداشته و درس نخوانده بود و آنچه بود فقط قرائت قرآن كريم بود و مقداري از احكام شرعيه به هر حال لطف و توفيق الهي و الهامات غيبي از جانب ائمه(ع) باعث شد اينهمه آگاهي و اطلاعات كسب كند و كتب گوناگوني را مطالعه نمايد و در زندگي خود تجارب و اندوخته‌هاي به دست آمده را بكار بندد تا اينكه جريان علم او در منطقه شايع مي شود و مورد شگفتي اهالي كل منطقه مي‌گردد؛ حتي كار به جايي مي‌رسد كه عده‌اي از خوانين و علما و بزرگان اهل دانش منطقه در صدد آزمايش او برآيند كه اگر محقق شود كه ايشان نتواند به سوالات علمي و فقهي آنان جواب دهد نسبت هاي ديگري بدو بندند و درصدد آزار و اذيت او برآيند.

پس از آزمايشات مكرر و سوالات گوناگون از طرف بزرگان و پاسخ بسيار مبسوط و مشروح ملا غمگين، ايشان اعتراف به آگاهي و دانش فراوان او مي‌كنند.

حتي غمگين شرحي مفصل از عزاي مصيبت حضرت ابوالفضل العباس(ع) و مصيبت حضرت امام حسين(ع) و واقعه كربلا خوانده كه طبع آراي خوانين و نجباي مجلس شده است. تا اينكه آنان تصميم گرفتند قسمتي از ملك سنجبد را به وي هديه نمايند، ولي از آنجا كه مناعت طبع و بلندي همت و طريق انقطاع عملي او بود، از پذيرفتن هدايا خودداري مي‌كند و مي گويد كه طالب مال دنيا نيستم و به قولي در سال 1326 هجري قمري بزرگان و علماي منطقه از رحلت ايشان به جوار رحمت حق مطلع مي‌شوند و پيكر وي را به جوار مرقد مطهر سيد دانيال فرزند امام موسي كاظم(ع) تشييع و به خاك مي سپارند.

با توجه به اسناد و مدارك به جا مانده از ايشان، در بين عموم مردم به حسن شهرت و لياقت و ديانت و صيانت نفس و استقامت ايمان و عارف كامل و مسائل شرعيه مشهور بوده و در امانت و پاكدامني و عفت بيان و قلم و سنگيني و وقار و متانت، شهره و داراي حكم نيابت از رساله حجه الاسلام، مجتهد جامع الشرايط جناب ميرزا حسن شيرازي بوده تا در ميان مسلمين و منازعات ايشان حكم شرعي را جاري و اصلاح البين كند و قباله جات عقدنامه و طلاق و ساير نوشته‌‌جات شرعيه را به رشته تحرير درآورد.

نكته ديگر اين كه دل ايشان از جهل و ناداني مردم و اطرافيان خود گهگاهي به درد مي‌آيد و آه سردي مي‌كشد، چون عمل و كردار او مغاير با زندگي و اعمال و كردار ديگران بوده و برخي از افراد جاهل و نادان دردسرها و آزار و اذيتي براي او فراهم مي‌آوردند، به همين جهت از خداوند جهت نجات از زندان تنگ و تاريك و زندگي با نادانان، آرزوي مرگ مي‌كند و محيط خود را بيغوله اي مي‌داند، كه آگاهي و دانش و پيشرفت و انسانيت در آنجا دفن شده است و بسيار اظهار دلتنگي مي‌كند:

بس بير بيله تشويشه دوشدون نه سبب غمگين

اينجيدسه سني هر كس يانسون بدني ناره

هر چند بيلولر سني بد اهل زمانه

سويله گوز آچوب دهرده بو دفتري گورديم

ملاغمگين مهري داشته كه نامه‌ها و قباله‌جات را ممهور بدان مي‌كرده است و نگين آن را به جمله: «چاكر شير خدا غمگينم» مزين كرده بود.

 

ويژگي‌هاي سخن و سبك غمگين

به طور كلي مي‌توان گفت، كه سبك وحدتي است كه در آثار كسي به چشم مي‌خورد. يك روح يا ويژگي يا ويژگي‌هاي مشترك و متكرر در آثار كسي است. آقاي دكتر سيروس شميسا كه در كتاب كليات سبك شناسي بحث كلي فرموده، مي‌افزايد به عبارت ديگر اين وحدت منبعث از تكرار عوامل يا مختصاتي است كه در آثار كسي است و توجه خواننده دقيق و كنجكاو را جلب مي‌كند و ... اين وحدت و زمينه مشترك فقط منوط به عوامل لفظي (زباني) نيست. بلكه در تفكر و بينش هم وحدت يا تكرار عوامل و عناصر خاص انديشگي حضور دارد.

روانشناسان نيز مانند زبانشناسان و جامعه شناسان و .... توجهي به سبك دارند و معتقدند كه بين سبك و روان نويسنده ارتباط مستقيمي است. بوفن Buffen  طبيعي دان قرن 18 فرانسه مي‌گويد: سبك نام گوينده را جار ميزند. منظورش اين است كه سبك هر اثر مبين شخصيت نويسنده آن است. كاردينال نيومن Cardinal Newman مي‌گويد: سبك صداي ذهن نويسنده است( مغزهاي چوبين صداهاي چوبين دارند) به طور كلي بين سبك نوشته و روحيات و خلقيات و افكار صاحب نوشته ارتباط تنگاتنگي است. به قول مولانا: « از قرآن بوي خدا مي‌آيد و از حديث بوي مصطفي آيد و از كلام ما بوي ما مي‌آيد ( مثاقب العارفين افلاكي)

كلام غمگين دقيقاً در اين چهار چوب‌ها قرار مي‌گيرد. درست است همه‌اش مدايح و مراثي است و بطور مستمر ارتباط روحاني با ارواح ائمه اطهار (ع) دارد. و در رويا و خواب به او الهام شده است. هر مطلبي را كه بيان مي داري در آخر گريزي به كربلا بزن. وقتي مدح حضرت رسول (ص) را مي‌گويد، در آخر سر از كربلا در مي‌آورد. حتي غزلي دارد در مدح فصل بهار، آنجا هم در آخر غزل به حوادث كربلا مي‌انجامد.

اين ويژگي تاريخ ادبيات ما منحصر به فرد و يا بسيار نادر است . فقط كسائي مروزي است كه در تعريف بهار با اين بيت آغاز مي كند:

باد صبا در آمد فردوس گشت صحرا                        آراست بوستان را نيسان به فرش ديبا

تا بدانجا كه ادامه مي‌دهد

بــيزام از پــــياله وز ارغــــوان و لاله                  ما و خروش و ناله كنجي گرفته ماوا

دست از جهان بشويم عز و شرف بجويم                  مدح و غزل نگويم مقتل كنم تقاضا

ميراث مصـــــطفي را فرزند مرتضي را                 مقـــــــتول كربلا را تازه كنم تولا

گزيده اشعار فرخي كسائي ، صفحه 106

نكته ديگر در سبك غمگين اطلاعات وسيع اوست از تاريخ اسلام خصوصاً حوادث و جزئيات زندگي چهارده معصوم(ع) و هيچ نكته اي از نظر تيز بين او به دور نيست. شاهين تيز پروازي است بر واج قله تاريخ اسلام و مطلب ديگر درباره سبك او شوق پرواز به سوي معشوق ازلي است. دنيا را سجني و زنداني براي خود مي‌داند و از زندگي در اين قفس تنگ اظهار دلتنگي مي كند. مي‌فرمايد:

قلديلر آب فرات اوسته قلم قولاريوي                    بير دعا قيل اولا آخر سفريم يا عباس

ترك ايــــدوم مــن بو سفله دنياني                    اولمــــيشم خاكــــسار ديـــــوانه

 

و ديگري اينكه همانطور كه اشاره شد دايره وسيع اطلاعات اوست كه خصوصاً حوادث تاريخي مربوط به اهل بيت(ع) و چهارده معصوم(ع) را به دقت مطالعه كرده همه را ملكه ذهن كرده است و همه روايات را با كلمه «اوخوموشام» يعني خوانده‌ام، نقل كرده است و لي كاش نام منابع آن حكايات را نيز بيان مي‌فرمود.

و نكته آخر مسائل و مختصات لفظي و زباني است كه اشعار به تركي و فارسي است. ايشان به لفظ چندان توجهي ندارد و هدفشان معناست و اغلب كلمات را همانگونه كه تلفظ مي‌شود(محاوره اي ثبت مي‌كند)

ملا غمگين گهگاهي به مناسبتي به سن و وضع ظاهري و رنگ مو و .... خود نيز اشاره كرده است و اغلب مدايح و مراثي خود را در اين ديوان در وزن مفعولُ فاعلاتُ مَفاعيلُ فاعِلُن  كه يكي از پركاربردترين اوزان عروضي ادبيات فارسي است، سروده است و بسياري از ادبيات و مراثي او از موسيقي دروني برخوردار است كه مي‌توان آن را به شكل مسمط نو درآورد مانند:

چه عجب كرد مرا خواب سحرگه مدهوش

ساغرم داد شه تشنه ز سرچشمه نوش

تا گــــــرفتم قدح مــي من از آن كان كرم

ريخـــتم خاك قدومش ولي بي خود به سرم

كحل شد شكر همان خاك به اين چشم ترم

گفت كافيست همين فيض به تو باده بنوش

خوش رسيده به تو زين صبح عنايت غمگين

ز شـــــــه تـشنه لبان كان كرامت غمگين

خوف داري مــــــگر از روز قيامت غمگين

نشوي گر تو از اين شرح مصيبت خاموش

كه مي‌توان مصراع اول را به دو لنگه در آورد و يك جزء از مصرع دوم را در سر ستون زير هم كه با هم، هم قافيه‌اند، نوشت و جزء دوم مصرع دوم را جداگانه نوشت.

به طور كلي غمگين در اغلب اين مراثي، حماسه را با مرثيه در هم آميخته و به جنبه‌هاي شجاعت و دلاوري شهداي كربلا بيشتر توجه داشته است. اين مساله نيز از مزاياي سبك اوست.

 

فرزندان و آثار غمگين

ملا غمگين داراي سه فرزند پسر بوده كه هر سه در مكتب پدر آنچه لازمه آموزش از علوم ديني و معارف و آموزش قرآن و علوم شرعيه بوده، آموختند و نامشان ملاخدايار و ملاحمدالله و قََشَم بوده است و حتي نشانه هاي نبوغ و ايمان از ايام كودكي قشم نمايان مي‌شود كه از پدرش معجزات حضرت علي(ع) را سوال مي كند و پدرش معجزات حضرت علي(ع) را برايش شرح مي‌دهد كه در صفحه 104 كتاب آمده است. قشم از ديگر برادران متمايز است. حال و احوال و دوران كودكي اش مثل  پدرش ملا غمگين بوده و با ائمه و اوليا و معصومين ارتباط قلبي و معنوي داشته و غمگين نسبت به او عنايتي خاص داشته است. ولي عمرش زود گذر بوده و دار فاني را در اوج ترقي و كمال وداع كرده و بارها غمگين در ديوان خودش آرزوي همراهي قشم را متذكر شده است.

مثل:

به كـــــوي كعبه مقصود با من                           قشمشم همسفر بودي چه بودي

يا

به اين سه خاص چاكرزاده يا رب                        نصيب آن خاكِ دَر بودي چه بودي

خصوص از باغ منظومات هر يك                        ز گل چيـــني هنر بودي چه بودي

از ملا قشم فرزندي بنام محتشم به جا مانده كه ايشان نيز هرگز نتوانست جاي پدر را بگيرد. غمگين موقع خاك سپاري فرزندش قشم نوشته اي پيدا كرده كه حاكي از به فيض رسيدن او بوده است و سه روز بعد خود نيز دار فاني را وداع كرد.

 

از غمگين آثار زيادي بر جاي مانده ، ولي متاسفانه اغلب آثار او در گذر زمان نابود شده است و يا بسياري از آثار او را مردم به امانت برده و مسترد ننموده‌اند و تعدادي از آثار وي توسط عده‌اي ناشناس به سرقت رفته و يكي از آثار وي در يكي از روستاي‌هاي اطراف خلخال پيدا شده است و مراثي او در ديوان اشعار و مراثي ديگر شعراي ترك زبان منطقه خلخال و اردبيل ديده مي‌شود و يكي از آثار وي نيز در روستاي لنبر از توابع خلخال، كشف شده كه از تحويل آن ممانعت مي شود. غير از كتاب حاضر دو جلد كتاب و مقادير زيادي يادداشت نامه و قباله و .... فعلاً موجود است اميدواريم كه در آينده نزديك آنها نيز چاپ شوند.

 

مسافرت ها

غمگين سه بار موفق شده قبور عتبات عاليات عراق را زيارت كند كه بين مسافرت دوم و سوم ايشان فاصله افتاده و در جاي جاي ديوان آرزوي زيارت سوم را نموده است و در هر يك از مكانها في البداهه مراثي جانسوزي نگاشته است كه در صدر مراثي به آن اشاره شده است. وي به خراسان و قم جهت زيارت حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(ع) نيز مسافرتي كرده و مراثي خود را ارتجالاً سروده است.

.

.

ارسال مطلب : نعمت اله غمگین مصطفی لو

.

بازگشت

 

آمار سایت

فرم ورود



logo-samandehi

برای بهره گیری از قابلیتهای گرافیکی صفحه لطفا از مرورگرهای مناسب استفاده نمایید