معرفی اجمالی شهرستان خلخال

شهرستان خلخال یک منطقه کوهستانی با طبیعتی بکر و بسیار زیباست که در جنوب استان اردبیل واقع شده است و مرکز آن شهر خلخال یا هروآباد است .

این شهرستان با دارا بودن 85 در صد از جنگلهای استان اردبیل از طرف شمال به شهرستان کوثر ، از شرق به استان گیلان ، از جنوب به استان زنجان و از غرب به شهرستان میانه  آذربایجان شرقی حدود می شود .

 

ادامه معرفی خلخال  ...

درباره وبسایت خلخالیم

وب سایت شخصی "خلخالیم" ( کلمه ترکی به معنی خلخال من ) بعنوان اولین وب سایت جامع شهرستان خلخال با رویکرد فرهنگی ، هنری ، اجتماعی ، از تاریخ 8 / 8 / 88 ( سالروز ولادت با سعادت امام هشتم ) افتتاح و کار خود را شروع کرده است .

این وبسایت در سایت ساماندهی پایگاههای اینترنتی ایران ، متعلق به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت گردیده و تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران می باشد .
وب سایت خلخالیم یک نشریه الکترونیکی است که متعلق به همه خلخالیهای دنیاست از دورترین روستاهای خلخال گرفته تا خلخالیهای خارج از کشور .

>> ادامه ...

از اینکه ما رو همراهی میکنید خوشحالیم و بینهایت از شما ممنونیم

تماس با ما

برای کامل تر و پر بار تر شدن سایت بی شک مشارکت شما همشهریان و دوستان عزیز  ضروری و لازم است . برای ارسال مطالب و یا برقراری ارتباط از اطلاعات زیر استفاده نمایید :
ایمیل  :  Info@khalkhalim.com  و  Masoud@khalkhalim.com
شماره موبایل : 09381687314

شماره تماس ثابت : 32420202 - 045

آدرس : خلخال - خیابان شهید بهشتی - ابتدای خیابان شهید مطهری

مدیریت سایت خلخالیم : مسعود شیرعلی پور

عضویت در سایت خلخالیم

از تمامی شهروندان عزیز خلخالی دعوت می کنیم با درج نام و نام خانوادگی خود اقدام به ثبت نام در سایت نمایند .

همچنین افرادی که مایل به همکاری با سایت هستند ، نوع کاربری آنها بعدا و با هماهنگی مدیریت سایت قابل ارتقاء بوده و امکان درج مطلب در سایت را خواهند داشت .

چنانچه به هر دلیلی گذرواژه خود را فراموش کردید , برای فعال سازی آن از لینکهای "بازیابی گذرواژه" یا "بازیابی شناسه" که در زیر فرم ثبت نام درج شده استفاده نمایید و یا بصورت دستی برای مدیریت سایت ایمیل ارسال نمائید

لازم به ذکر است که مشخصات شما نزد مدیریت سایت محفوظ خواهد بود


برای عضویت در سایت لطفا کلیک کنید ...

  • اخبار پایین صفحه
  • صفحه اصلی
  • فید خبرخوان
  • همه پایگاههای وب خلخال
  • جستجوگر ویژه

http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat3/khalkhalkala.gif

http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat3/banner-amagol-gif.gif



http://khalkhalim.com/images/stories/tablighat2/h_zendan1.jpg

آخرین اخبار و اطلاعیه ها

Home فرهنگی هنری هونرین قوجاسی او جاوان حامد
هونرین قوجاسی او جاوان حامد فرستادن به ایمیل
فرهنگی هنری

این روزها در حالیکه به مناسبت برگزاری جشنواره تئاتر طنز استان در خلخال ، صدای تمرین گروههای مختلف تئاتر خلخال از آمفی تئاتر به گوش میرسد ، سالگرد عزیزیست که تئاتر خلخال او را فراموش نخواهد کرد ...

 

.

.

.

.

هونرین قوجاسی او جاوان حامد ( 1)

گزیده ای از متن نمایش پره چیلر :

روستا را دوست دارم خیلی دوست دارم  دلم میخواد برگردم روستا...نه من دیگه نمی خوام برگردم ولایت....اونجا به من می گن ذبیح دیونه.....بچه هام خجالت می کشن.....بچه هام بابای دیونه نمی خوان ....بچه هام نون می خوان .....هر شب خواب گندمها رو می بینم. برار احمد تو موج گندوما را دیدی ؟ ندیدی ؟من دیدم وقتی باد می خوره بهشون ...هی تاب می خورن ...تاب می خورن.....می رقصن...موج می زنه هی موج می زنه  آدم می خواد خودشو بندازه رو موج گندوما ، گندمها براش لالایی بخونن.جیرجیرکها براش آواز بخونن........ تگرگ ، رعد و برق ، بدبختم کردی تگرگ، بیچاره ام کردی تگرگ ، اگه اونروز گاوم نمی مرد دیوونه نمیشدم ، آواره نمیشدم ،من میرم دریا دنبال لثمان ، دریا کولاکه ، موج لثمان و میبره ، لثمااااان ، لثمان عمرااااه....

( تئاتر پره چی لر با هنر نمایی : آقایان منصف صادق نژاد – شیرزاد عسگری – حمید عسگری – علی ستاری و علی حصاری )

***

24 اردیبهشت هر سال یادآور خفتن شمع وجود عزیزی است که زندگی خود را وقف هنر بخصوص تئاتر کرده بود .ساعت 14:10 روز دوشنبه سال 1375 پرده ی نمایشنامه زندگی حامد فرجی برای همیشه  بسته شد و دوستان هنری اش به بیمارستان فاطمی اردبیل آمده بودند گریان و پریشان ، محزون و اشک ریز ....

در خلخال هم اهالی آرام به یکدیگر خبر فوت بزرگی را زمزمه می کردند که روحانی معظم در مجلس یادبود ، مراسم تدفین وتشییع او را یکی  از پر ازدحام ترین و بی نظیرترین مراسمات خلخال عنوان کرد ...آری حامد فرجی در خاطراتمان ماند و می ماند تنها وتنها به این دلیل که عاشق هنرش بود و هنر را برای هنر می خواست .

( تئاتر محرمان عشق با هنرنمایی : مرحوم حامد فرجی و مجید خالقی مقدم )

ضمن داشتن شم اقتصادی و توانایی سرمایه دار شدن و سیم و زر اندوختن ، ( به طوری که در 19 سالگی با پشتکار تمام اقدام به تاسیس مرغداری نموده بود ) هرگز این کار را نکرد .یادم هست مغازه مرغ فروشی داشت بعد از ظهربنده را  می کاشت توی مغازه ، به طرف دبیرستان شهید بهشتی جهت تمرین نمایش محرمان عشق راه می افتاد و ساعت 12 یا 1 شب به خانه می آمد . 4 سال بود کار مرغداری و مغازه را رها کرده بود و بعنوان کارمند اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خلخال در امور هنری مشغول شده بود و در اختیار هنر ...

هنگام نوشتن متون نمایشنامه ها هر وقت بنده را گیر می آورد حسب علاقه ای که در من سراغ داشت خودکار و کاغذ را به من می سپرد و دیکته می کرد و من مست احساسات بعضی از دیالوگها می شدم . بهترین زمانهای زندگیم وقتی دوم دبیرستان بودم نمایشنامه پره چیلر را می نوشت ، بود در این نمایشنامه بنده عاشق نقش ذبیح بودم ناخودآگاه موقع نوشتن دیالوگهای ذبیح که در بالا نمونه ای ذکر شده اشکم جاری می شد . صحبتها و التماس ذبیح به رمزعلی که بیاید در مراسم عروسی پسر شاطر عباس نوازندگی کند...جا دارد یادی بکنیم از نقش آفرینان این نمایشنامه در جشنواره : آقای منصف صادق نژاد – شیرزاد عسگری – حمید عسگری – علی ستاری و علی حصاری که برای همه ی شان و همه هنرمندان شهرمان از درگاه یزدان پاک آرزوی مو فقیت و سرافرازی مسئلت می نمایم . در زیر شعر زیبای استاد هوشنگ جعفری را به یاد همه ی هنرمندان شهرمان که رفتنده اند و ما از حضورشان بی بهره ایم  زمزمه می کنیم :

با تقدیم احترام فراوان ارادتمند : احمد فیضی 22 / 2 / 91

آیرلیق

یاشیل اولکم اوسته سالیب گنه ، کدرایله بیر دومان آیریلیق

گونش اوستون آلدی قارانقیلیق ، آمان آیریلیق آمان آیریلیق

یاشیل اولکه مه قارا یئل اسیر ، ائله خونچا گولدو اسیر کسیر

یازیق اولدو بولبول غم گئنه ، تالان اولدو گولوستان آیریلیق

دئیسیز زاماندی گئچیر گئدیر ، دئمه یین! آماندی گئچیر گئدیر

بیله بیر کدرلی زمانه یه ، ائله مزدیم هئچ گومان آیریلیق

چکیلیبدی سینه مه غم داغی ، ارییب بوتون اوره گین یاغی

سارالیبدی گوزلریمین آغی ، گئدیرم کی سن قالان آیریلیق

قان اولوبدو قلبیم عزیز قوناق ، اوره گیمده غمدی قالاق قالاق

نه صفا قالیبدی نه چاق داماق ، نه ده یول وئریر قاچان آیریلیق

بو نه آیریلیقدی سالیب آراز ؟ آرازین کوکون گوتور قازما قاز

منی قبره قوی داشین اوسته یاز ، آمان آیریلیق سالان آیریلیق

گئجه لر آغیرسا نه یین دئییم ، باشا غم یاغیرسا نه یین دئییم

سینه سینده غم سازی تک منی ، آلان آیریلیق چالان آیریلیق

یئنه سینه ن اوستونه آل منی ، یئنه غملی ساز کیمی چال منی

سس ائله قاهار داغا سال منی ، داغی داغلایان زامان آیریلیق

هله غملی یم دانیشانمیرام ، کوزه ریر کونول آلیشانمیرام

اوره گیم کی سفره دئییل منیم ، گله نه گلیب آچان آیریلیق

یئنه حسرتین لچگین خزان ، سالیب اولکه میزده گول اوستونه

بورویوب بوتون دیلک اولکه سین ، کدر ایله بیر دومان آیریلیق

.

( 1) – این عنوان مطلع شعر پر احساسی از استاد پویا (یداله پورعبدالحسین ) در رثای مرحوم فرجی می باشد .

 
یادداشت (28)
1 شنبه, 23 اردیبهشت 1391 ساعت 22:30
محمد پ
با سلام، خیابان سید دانیال را در سرمای زمستان و گرمای تابستان پیاده طی می کرد و ما نوجوانان عاشق فوتبال که به طی مسیر او عادت کرده بودیم با شنیدن خبر فوت او نای بازی نداشتیم و نظاره گر صحنه غم انگیز تشییع جنازه ...
2 شنبه, 23 اردیبهشت 1391 ساعت 22:34
رشیدی
روحش شاد یادم نمیره روزی بود من و شما تو دانشسرای تربیت معلم سابق مشغول زدن واکسن فلج اطفال بودیم خدا بیامرز حامد اومد احوالپرسی کردیم .روحش شاد
3 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 00:18
مجید خالقی مقدم
باید امشب بروم................روحش شاد یادش گرامی
4 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 07:26
رضا جعفری
با سلام
روحش شاد ویادش گرامی
ممنون از مدیریت سایت که یاد این هنرمند فقید رو گرامی داشتند
5 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 09:20
رادبه پرنده
با تشکر از احمد فیضی عزیز ، به راستی باید گفت حامد فرجی در نمایشنامه پره چی لر دینش را به وطنش خلخال ادا کرد ، به همه روستاها و مردمانش ...هیچ گاه گریه های تماشاگران را در هنگام مشاهده این نمایش از یاد نخواهم برد...حامد عزیز به سیل پره چی لر از دیده رفته پیوست ولی یادش همیشه در دلها باقی خواهد ماند...
6 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 12:08
حمید عسگری
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود / شایدعجیب باشد اما ... / مردی که خود / درانتظار مرد دیگریست / گاهی دلش ... / برای خودش تنگ می شود / ..... گاهی دلم برای تاتر تنگ می شود /
7 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 12:54
حبیبیان
واقعآ که هنرمند بودروحش شاد یادش گرامی وسپاسکزارم از مدیریت سایت که یاداین هنرمند راگرامی داشتند
8 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 13:17
قزل اوزن
حمید پیامی داشت والاتر ، اگر ان موقع پیام نمایش را مسولین میشنیدند آبها مهار می شد عزیزان اواره غربت برای نان نمیشدند هم خاک داریم هم اب متاسفانه ابمان از منطقه خارج میشود عرضه مهار و استفاده را نداریم مردم شریف منطقه شهرستان را ترک و دور از خانواده با تبعات ناشی از آن در فقر و فلاکت میزیند .....
9 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 15:20
اصغر
سالها پیش یعنی زمانی که نوجوان بودیم به لطف این شاد روان ماهی نبود که یک نمایش کمدی و یا تئاتر روی پرده نرود.بعد از ایشان همه دل سرد شدند ودیگر کسی از اهالی هنر نای این کار را نداشتند.15سال سکوت در عرصه تئاترضربات عمیقی بر این هنر در این شهر هنر پرور وارد نمودکه مسئولان فرهنگی شهرمان باید جوابگوی این خواب طولانی باشند و راه چاره ای برای آشتی این عزیزان با این هنرو ادامه راه عزیزانی چون مرحوم حامد فرجی-استادمرحوم احمد منتخبی-مرحوم علیزاده-مرحوم سیروس صدر-مرحوم علوی پیدا نمایند.
10 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 16:42
حسيني
دقيقا در سالگرد مرحوم حامد فرجي ودر 21 ارديبهشت 1376 زنده ياد اياز حسيني شاعردلسوخته و كارشناس شبكه بهداشت خلخال كه علاقه وافري به مرحوم حامد و قاطبه هنرمندان خلخال داشت و بر حسب قضا مثل يار ديرينه اش حامد حين ماموريت در جاده اردبيل (آرالو )تصادف و در بيمارستان فاطمي جان به جان آفرين تسليم كرد.

زنده ياد "اياز" در يادمان شادروان "حامد" شعري در رثاي او سرود:

.....
اينك دو سوي پل را به هم مي دوزم
آن روز را در خانه امروز پذيرايي مي كنم
و در قاموس اين رودخانه
دنبال واژگان مترادف مبارك مي گردم
ميان كلمات گرهي مي بندم
آنگاه امواج بلند و بزرگ ان را
با خورشيد و باران و سيلاب
و با اوج آبي سفر امروزم در وراي ابرها
در سفره سبز شهر مي چينم
پاك شسته در پاي رودخانه اين لحظه
و اين همه را با دست قلب خودم
به بزم يادواره تو مي آورم
اي حامل عشق و اندوه بزرگ
اي حامد
.....

روح هر دو عزيز شاد.هرگز فراموشتان نمي كنيم.
با تشكر از مديريت سايت -حسين
11 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 20:48
محسن روائی
یادش بخیر وروحش شاد
12 یکشنبه, 24 اردیبهشت 1391 ساعت 21:51
منتخبی. ونکوور
بله چه زود گذشت روز وداع تلخش آری چه سخت گذشت نبودنش در کنارت. اکنون چه با آه و افسوس تکرار خاطراتش.روحش شاد و یادش بخیر حامد عزیز .
13 دوشنبه, 25 اردیبهشت 1391 ساعت 08:42
اصغر فیضی
عشقین کی قراریندا وفا اولمیاجاغمیش
بیلمم کی طبیعت نیا قویموش بوقراری

تانری نین رحمتینده اولسون
14 دوشنبه, 25 اردیبهشت 1391 ساعت 12:08
خلخالی 110
با سلام
روحش شاد
15 دوشنبه, 25 اردیبهشت 1391 ساعت 22:18
يحيي پورمحمد
هنوز چهره جذاب و مردانه اش در خاطرم هست و به گمانم هيچوقت فراموش نخواهم كرد. چنان مهربان و صميمي بود كه در كنارش احساس بزرگترين آرامش ها را ميكردم. هنوز هم كه هنوز هست مرگ او را نميشود باور كرد. به قول خودش : " .... و من سوار بر زورق مرگ پر از شك و ترديد بر گور كن خواهم خنديد ... " آري شمخال ( در بين اقوام به اين نام خوانده ميشد) حس لطيف و شاعرانه اي هم داشت . تصور اينكه در اين سالها چه بر مادر پيرش گذشته خيلي سخت است چونكه هر وقت پاي صحبتش بنشيني يادي از جوان ناكامش ميكند.
ايكاش آقاي فيضي و ديگر اقوام و دوستانش براي شناساندن هر چه بيشتر اين بزرگ از دست رفته به نسل جوان اقداماتي را انجام ميدادند چون به اعتقاد من در اين زمينه بسيار كوتاهي كرده ايم.
16 سه شنبه, 26 اردیبهشت 1391 ساعت 05:53
گروه تئاتر آبی خلخال
24 اردی بهشت ،شانزدهمین سالگرد پرواز ابدی سیمرغ تئاتر خلخال ، زنده یاد حامد فرجی پایه گذار تئاتر نوین خلخال را در اردی بهشت تئاتر ایران گرامی می داریم . یادش عزیز - خاطرش سبز - نامش جاوید
17 سه شنبه, 26 اردیبهشت 1391 ساعت 06:01
شیرزاد عسگری
آنان زاده وطن بودند که ریشه در آب داشتند - استواری لثمان عمراه در برابر دریا - عشق رمزعلی به هنر و غربت گریه برای فروش تار - سیری ایمانوردی در اوج فقر و نداری و تکه نانی هدیه ی لثمان - زنبیل حصیر پر از نان شب ذبیح دور از دیار برای دریا دلان - و حیدر این تازه داماد ناکام طعمه دریا و یک ماهی برای ذبیح دور از دیار . و حیدر که چشم انتظار داشت ، و هر سه فدای دریا شدند : حیدر ، حامد ، حیدر ، و افسانه ای که حقیقت شد و هر سه مردند در غربت ، ...
با تشکر از آقا مسعود و احمد عزیز که به فکر پره چیلر بودند
18 سه شنبه, 26 اردیبهشت 1391 ساعت 14:31
مهدی نصیری
خدایش بیامرزد مهربانیش در بین فامیل زبانزد بود خنده اش را از هیچ کس دریغ نمی داشت معمولا با بزرگترها بزرگتر ، و با کوچکتر ها ، کوچک بود .
19 سه شنبه, 26 اردیبهشت 1391 ساعت 14:51
اینانا(محسن.نوری)
اگه اشتباه نکرده باشم با حامد در محرمان عشق همکاری کردم(موسیقی).خاطره به یاد ماندنی در یک روز طوفانی زمستان در مرغداری مرحوم حامد فرجی رو هرگز فراموش نمیکنم.روحش شاد.
20 سه شنبه, 26 اردیبهشت 1391 ساعت 23:23
محمدابراهيم فرهنگ
با درود بر روان شادروان حامد فرجي وباسپاس ازسايت خلخاليم كه ياد آنروزهارا دوباره برايم زنده كرد . باهم در مورد كارهاي هنري درارتباط بوديم .
هرگز مراسم يادبودآنمرحوم از يادم نميرود،وحضورهنرمنداني نظير زنده ياد احمد منتخبي ، زنده ياد چنگيز عليزاده و همچنين زنده ياد ....دانيالي كه در تصادف اتوبوس فوت كرد.
من در آن مراسم تصويربرداري ميكردم و اغلب در حين كار چشمانم پراز اشك ميشد ، ومخصوصا در منزل ضمن تدوين آن مرتب گريه ميكردم ، و هربارهم كه آن فيلم را براي بررسي مرور ميكردم همواره اشكبار بودم ، هرگز فراموش نميكنم . خداروحش را قرين رحمت كند .
21 چهارشنبه, 27 اردیبهشت 1391 ساعت 09:30
رسول پوزن
درود و سلام بر تمامي هنرمندان وزحمت كشان ودست اندركاران سايت خلخاليم.وشادي روح عزيزان ازدست رفته وهنرمندان با صفاي شهرمان/روحشان شاد يادشان گرامي باد.
22 چهارشنبه, 27 اردیبهشت 1391 ساعت 11:01
فرهاد شكارچي
ياد وخاطره زنده يادحامد فرجي از خاطراتمان هر گز فراموش نخواهد شد روحش شاد ويادش گرامي باد
23 چهارشنبه, 27 اردیبهشت 1391 ساعت 14:51
رسول نصیری
به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
روحش شاد ویادش گرامی
24 چهارشنبه, 27 اردیبهشت 1391 ساعت 15:36
مجید برجعلیزاده
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکوئی نبرند......روحش شاد یادش گرامی .
25 پنجشنبه, 28 اردیبهشت 1391 ساعت 23:09
علی حصاری ( رمز علی پرچیلر)
دوستان با درور فراوان به شما ستارگان درخشان عرصه ی هنر
یادم هست کهآن روز وقتی دیالوگهای رمزعلی را حامد برایم دیکته می کرد(من دیگه به ولایت بر نمی گدم می رم تهران می رم تهران کار کنم من توعروسی تار نمی زنم من هنرمو نمی فروشم...نمی فروشم...
ولی امروز دور از شما و به یاد شما در عرصه ی سینما طلبه گری می کنم هر چند در چندین اثر سینمایی و سریال به عنوان مدیر تولید و تدارکات فعالیت می کنم ولی بزرگترین آرزوی من این است که برای یکبار هم که شده پا در صحنه ی آمفی تئاتر شما بگذارم با بوسه ای بر دستان شما شاخه گلی را به شما دوستان ویادگاران حامد عزیز تقدیم کنم
فراموشمان نباشد که صدرالدین دانیالی و حامد عزیز شهید راهمان شد.
26 شنبه, 30 اردیبهشت 1391 ساعت 21:03
علی حصاری (رمز علی پرچیلر)
دوستان با درود فراوان به شما ستارگان درخشان عرصه ی هنر
یادم هست که آن روز وقتی دیالوگهای رمز علی را حامد برایم دیکته می کرد(من دیگه به ولایت بر نمی گردممیرم تهران میرم آنجا کار می کنم دیگه توی عروسی تار نمی زنم ...نمی زنم)ولی امروز دور از شما و به یاد شما در عرصه ی سینما طلبه گری می کنم هر چنددر چندین اثر سینمایی سریالها به عنوان مدیر تولید و مدیر تدارکات فعالیت می کنم ولی بزرگترین آرزوی من این است که برای یکبار هم که شده پا در صحنه آمفی تئاتر شما بگذارمتا با بوسه بر دستان شماشاخه گلی را به شما دوستان و یادگاران حامد عزیز تقدیم کنم فراموشتان نباشد که صدرالدین دانیالی و حامد عزیز شهیدان راه هنر هستند.
27 جمعه, 12 خرداد 1391 ساعت 22:15
آرام از هشجین
روحش شاد و یادش گرامی
28 چهارشنبه, 14 تیر 1391 ساعت 10:53
مرتضی عزیزی
با خودم می گفتم :

زندگی، راز بزرگی است که در ما جارست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

زندگی ، آبتنی کردن در این رود است

وقت رفتن به همان عریانی که به هنگام ورود آمده ایم

دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟

هیچ!!! روحش شاد

یادداشت  

 
#1 حسام 1391-10-09 02:14
ای همیشه موندنی تورو فریادمیزنم. بیاد شهرام (حامد)عزیز که همیشه تو قلب هممون جاداره از اینکه این سایت صفحه ای رو برای این اسطوره هنر نمایش اختصاص داده ممنونیم.از مدیریت سایت کمال تشکروقدردانی رو داریم به امید روزی که بتونیم راه این عزیزودرعرصه تئاتر ادامه بدیم درادامه از بقیه اشنایان که حامدوبعداز15سال فراموش نکردن ممنونم.
 
 
#2 حسام 1391-10-09 02:43
توی اون روزای بهاری اردیبهشت وبربر*** همه بودن منتظر ای هنرمند تاج سر*** بهار بود وهنوزم وقت جیک جیک مستون*** دیگه فایدهای نداشت گریه و اه مادر*** حامد دیگه نبودی تا ببینی صدای در*** وقتی که پامیزارم تویه صحنه تئاتر*** میبینم لحظه لحظه تورو هرگوشه وسر *** صدات میادباخنده بدون وزن وشر *** مونده جلوم هنوزم یک گل نیمه پرپر
 


** برای درج یادداشت و نظر باید وارد سایت شوید **

آمار سایت

فرم ورود



logo-samandehi

برای بهره گیری از قابلیتهای گرافیکی صفحه لطفا از مرورگرهای مناسب استفاده نمایید