آخرین اخبار و اطلاعیه ها
- بازارچه دانش آموزی در مدرسه ام الکلثوم خلخال دایر شد+عکس
- اولین خانه بوم گردی عشایری در روستای کلستان خلخال افتتاح شد+ عکس
- تبلیغات زودهنگام در کانالها و فضای مجازی جرم است
- جشنوارهی بازارچه کارآفرینی دبیرستان حضرت معصومه خلخال +عکس
- تالار بورس خلخال راهاندازی شد
- هشدار معاونت اجتماعی نیروی انتظامی به شهروندان گرامی
- ۲ هزار ۴۰۰ هکتار به اراضی کشاورزی خلخال و کوثر افزوده شد
- یادواره شهدای خلخال با حضور فرمانده سپاه حضرت عباس(ع) استان برگزار شد
- هشت واحد مسکونی مددجویی در خلخال بهرهبرداری شد
- آغاز عملیات ریل گذاری راه آهن اردبیل - میانه
- بناهای احداث شده در اراضی کشاورزی خلخال قلع و قمع شد
- تولید گوشت در خلخال افزایش یافته است
- بجز محور خلخال پونل، کلیه محورهای مواصلاتی خلخال باز است
- سناریوسازی های مضحک با هدف تخریب خلخالیم
- نماینده ولی فقیه در استان:مسئولین دلالان رأی را شناسایی کنند !
- گزارش تصویری از برفروبی سطح شهر توسط شهرداری خلخال
- چند عکس برفی از محمدرضا شیرعلیزاده
- جشنواره روز جهانی برف در پیست اسکی بیلهدیر خلخال برگزار شد
- تندباد به چندین خودرو در جاده خلخال - اسالم آسیب زد
- اعضای هیات تحقیق و تفحص از جمعیت هلال احمر مشخص شدند
- گزارش تصویری : زمستان برفی درو
- فرماندار خلخال: در پی برگزاری انتخابات سالم و پر شور هستیم
- مشکل قطعی و نوسان برق خوروش رستم خلخال برطرف میشود
- شعبه ویژه رسیدگی به جرایم و تخلفات انتخاباتی در دادگستری خلخال دایر شد
- یک سوم واحدهای مسکونی مهر خلخال سند مالکیت ندارند
- آیا بهرهبرداری از جاده خلخال-فیروز، شهر کیوی را به حاشیه برد؟
- هرطوری که حرکت کنید بچه ها دنبال شما خواهند آمد
- نقاشی پرتره مرتضی ممیز، پدر گرافیک ایران توسط هنرمند خلخالی
- نیم قرن انتظار خلخالیها برای ساخت یک جاده
- محل شهادت شهید مظفر عزیزی گلباران شد + عکس
- توضیح آموزش وپرورش منطقه خلخال درخصوص اعلام تعطیلی مدارس
- وضعیت بهداشتی نانواییهای روستایی خلخال مناسب نیست
- امام جمعه خلخال: حضور حداکثری مهمترین اصل انتخابات است
- نشست ادبی مشترک انجمنهای شعر بامداد اردیبهشت خلخال و سکوت اردبیل
- مرگ شهروند خلخالی بر اثر حساسیت دارویی
- فراخوان؛ تصاویر و اسناد قدیمی از دبیرستان سمیه را برای ما بفرستید
- پردیس سینمایی خلخال با آغاز فصل کاری اجرا میشود
- شرکت گاز خلخال: قطع گاز ناشی از افت فشار نداشتهایم
- مصاحبهای که ناتمام ماند !
- فرماندار خلخال: مسوولان زمینه حضور مردم در انتخابات را فراهم کنند
- جریمه سنگین برای کسانی که مشمولان غایب را به کار بگیرند
- دلنوشته شهروند شاهرودی در حمایت از قهرمان پارالمپیک
- بررسی فنی و اجرایی طرح شبکه آبیاری پایاب سد گیوی
- پیمانکار جدید کمربندی جنوبی خلخال مشخص شد
- شماره 21 نشریه قزل خلخالیم منتشر شد
- اختصاص مبلغ ده میلیارد ریال اعتبار برای اصلاح خط انتقال آب شهر هشتجین
- اجرای طرح ملی احداث گلخانههای کوچک مقیاس در اردبیل
- تا کی گزارش کاهش جمعیت؟ تا کی حسرت فرصت از دست رفته؟
- املاک رها شده در خلخال محصور میشود
- نصب دوربین هوشمند در خلخال - سه راهی فیروز آباد
- سرانه آرد خلخال کمتر از میانگین استان اردبیل است
- تبلیغ اجناس مضر سلامتی از صدا و سیما تاسفآور است
- در مراسمی از کتاب "بهتر بخوانیم، زیباتر بنویسیم" تالیف معلم خلخالی رونمایی شد
- تصویر یک قلاده پلنگ در طبیعت خلخال ثبت شد
- جمعیت جوان خلخال رو به کاهش است
محمودی - نیکبخت |
شهدای والا مقام خلخال |
شهید نیکبخت محمودی نام : نيكبخت نام خانوادگى : محمودى نام پدر : اسداله
محل تولد : طولاش تاريختولد :15/07/1342 تاريخ شهادت :25/10/65
محل شهادت : سومار
زندگي نامه:
شهيد سال 1342 در يک خانواده متدين و مذهبي در روستاي طولش از توابع بخش مرکزي خلخال ديده به جهان گشود . تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش با موفقيت به پايان رسانيد و براي ادامه تحصيل به شهر خلخال عزيمت نمود و با موفقيت تحصيلات خويش را در رشته اقتصاد به اتمام رساند . وي از اخلاق خوب و خدا پسندانه اي برخوردار بود . نجابت و نظم واستعداد وي در دوران تحصيلاتش همواره تحسين معلمان و دبيران برمي انگيخت. بعد از پيروزي انقلاب در کنار جوانان حزب اله روستا در انجمن اسلامي و پايگاه مقاومت فعاليت چشمگيري داشت . شهيد بزرگوار ازدواج نموده بود و ثمره اين ازدواج يک پسر و يک دختر مي باشد. شهيد در سال 65 به خدمت مقدس سربازي اعزام مي شود و در مناطق جنگ جنوب شوش و دشت رقابيه دزفول به نبرد مي پردازد و در زمستان همان سال جهت شرکت در عمليات به منطقه غرب اعزام مي شود و سرانجام در تاريخ 24/10/65 بعد از مبارزه بي امان خويش در کوهستانهاي سوماربه درجه رفيع شهادت نائل مي آيد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد
وصيتنامه : بسم الله الرحمن الرحيم خانواده عزيزم، فامیلانم، دوستان، آشنايان، پدر عزيزم و مادر مهربانم و برادران و خواهران دلبندم و اهالى محترم روستاى ما ،جوانان، همكلاسان، همسنگران، طبق وظيفه و رسالتى كه درانتخاب شهادت داشتم، خواستم نكاتى چند بعنوان پيام بشما وصيت كنم . پيامى كه تمامى شهدا چه از صدر اسلام تا بحال داشته و لذا به عهدى كه براى وصلت معبودم داشتم، خون خود را كه از كاسه قلبم ريخت ، مركب كردم وبا انگشتان بخون خضاب بر صحنه وسيع كوههاى سومار بروى تمامى عالم خاكى بروى درياها،اروند، خليج فارس ، دجله فرات،جزاير مجنون، شلمچه و فاو، بر قامت بلند كوههاى بازى دراز نوشتم. خواستم بگويم پدر- مادرم؛ خواهرم و همسر و فرزندم؛ من همه شما را بسياردوست مىداشتم. پدرم تو كعبه مقدس آنان مىبودى و مادرم تو گل سرسبد وجودى هستىام بودى، اما حقيقت را بگويم من خدا را بيشتر از همه شما دوست مىداشتم و همه شما را در برابر جلوه عشق خدا فراموش كردم. مىدانيد چرا؟ چون در طى اين بيست بهارعمرم گفته بودم اشهد ان لا اله الا الله. چون همين كلمه بود كه پيغمبر ما محمد مصطفى(ص) براى آن مبعوث و در اين راه زحمتها و شكنجهها ديد و على(ع) بخاطردین در محراب بشهادت رسيد و حسين (ع)را كه خود مىدانيد كه با او چه كردند و صدها زخم تير بر روى داغ اصغرش بر سينهاش زدند. پدر جان من احساس كردم كه مكتب من احتياج به خون دارد تا بعد از..14 سال دوباره قد برافرازد و ناموس اسلام درگير با كافران بود به اين جهت به مابقى عمر هستىام خط كشيدم و به جبهه رفتم . من خدمت شايان بتو نكردم اما به خونم قسم كه، بىتو داخل بهشت نخواهم شد. تو گريه نكن كه فكر كنند چيزى را از دست دادهاى مگر حسين را نديدى كه طفلش در آغوش او تشنه لب جان داد و ملائك خونش را به تبرك به آسمان بردند ، حتى براى تحفه به خدا بردند. اما مادرم مىدانم در چه حالى هستى مىدانم كه نالهات را بر افلاك مىكشى اما اين را بدان كه تو خيلى بزرگ شدى و الحق زهرا(س) را خوشحال نمودى. كار بزرگى كردى كه جز خدا كس نداند. تو هاجر را ديدى كه به چشمان پسرش سرمه كشيد و به قربانى خدا فرستاد و ليلا را نديدى كه اكبر شبيه پيغمبرش را آرايش داد. مادر وهب را نديدى كه حتى سر پسرش را از دشمن تحويل نگرفت و گفت چيزيكه در راه خدا دادم پس نمىگيرم مادرم، حنظله- سريه- امالبنين- زينب- رباب را نديدى و اگر باز درباره فراق من آرام نشدى. زينب را بدون معجر در بازار شام بياد آور كه چه بسرش آمد تو مرا به صف شهداى كربلا مىفرستى از تو بسيار ممنونم. تو فكر نكن در موقع مرگ كسى در بالين ما نخواهد بود و خون چشمان ما را پاك نخواهد كرد. زهرا(س) مادر تمامى بچههاست. چون حمله را بياد او ،آغاز می کنیم . مادر جان درست است كه اين دفعه اگر به خانه بيايم از كنار در خانه تو بىاعتبار خواهم شد، اما به زهرا(س) سوگند بدون تو از آب كوثر نخواهم نوشيد. اما برادر؛ اى دوست با معرفت دوران زندگىام ؛ تو سينه خود را برايم چاك مكن و مرا غمگين مساز. اين را حتما مىدانستى كه دنيا برايم چون قفس تنگى بود كه هيچگاه قانعم نمىكرد. عهد كردم كه مثل مولايم حسين(ع) به استقبال مرگ با عزت بروم و شهادت را تنگ به آغوش بگيرم تا در روز قيامت حجاب چهرهام برداشته شود و بر روى خدا نظر كنم و به راضيه مرضيه برسم تنها سفارشم اين است كه هميشه با خدا باش كه او بهترين ياور و تنها تكيهگاه است و صبر و تقوا پيشه كن. دوستان- عزيزان- سروران- اى همه آن چشمهاى در فراق من گريان هستید ، من شهادت را آگاهانه انتخاب كردم چون اسلام احتياج به قربانى داشت، به اين مسئله از همه هستىهايم بريدم، حتى محبت دختر كوچكم مانع كارم نشد. اما خواهشى كه دارم به دخترم راستش را بگوئيد تا او بداند كه پدرش چون انصار حسينى در مبارزه با دشمن مردانه جنگيد و گلولههاى خشم خود را به قلب دشمن قرآن خالى كرد و خود نيز به سوى شهادت رفت. به او دروغ نگوئيد كه پدرت بر مىگردد. قد او كوچك است ولى قلب او بزرگ ، چون كوههاست. او بايد دقيقا مرا بشناسد و در آخر انتظار دارم كه امام را تنها نگذاريد. خود را با لباس تقوا بيارائيد و وحدت خود را حفظ كنيد كه دشمن فقط از آن مىترسد و به دشمن فرصت و مجال نفس ندهيد و او را تا زوال و نابودى دنبال كنيد كه آن روز خيلى نزديك است و در آخر شعري كه دوست داشتم خدمت شما بيان مىكنم. آنكس كه تو را شناخت جان را چه كند فرزند و عيال و خانمان را چه كند تاتوان رفتن هست بىبهانه بايد رفت در ميان موج شادمانه بايد رفت 22/1/65 كوچك شما نيكبخت محمودى |